Feelings

گاها سر و کله ی یه سری احساسات تو زندگیم پیدا میشه که به شدت ازشون متنفرم و دلم نمیخواد مثل یه اسب رام و مطیع بیفتم دنبالشون،ولی اونا منو به اجبار دنبال خودشون می کشونن،و این روز ها،جزو یکی از اون گاهی ها تو زندگیمه و یجورایی مبارزه! از نوعِ خوددرگیریشه!

احساس تنفر دارم نسبت به برخی آدمای زندگیم و واقعا دارم ازش رنج می برم،یجورایی اذیت میشم،با حرفاشون،رفتاراشون،اونا همون آدمای قبلین...من حساس تر از قبل شدم،خیلی حساس،احساس میکنم آسیب پذیر شدم!

بگذریم،آدمای جدیدی وارد زندگیم شدن،ینی در واقع بهشون اجازه دادم وارد شن!تقریبا بعدِ یک سالِ سختی که داشتم... یکی از همین آدمای جدید که قبلا بهش این اجازه رو نمیدادم و بنظرم یه آدم بیخود بود-_- حالا میتونم بگم جزو باخود ترین آدمای اطرافمه:)برام با ارزش شده و از این بابت خوشحالم

به هر حال،روزهای عجیبی رو میگذرونم که تا حدودی باعث شادیم میشن:)هرچند که رو مخ بودن بعضی آدما همچنان اذیتم میکنه-_-

نه بابا این چه حرفیه 😢
مرسی از لطفت💜
ان شا ا... از دستشون راحت شی😂😂😂😂😂
نه بابا مشکل اونا نیس-_-
ایشالا من از دست خودم خلاص شم:/
سلام :)
چرا زیاد حساس شدی و اهمیت میدی ؟
اگه میدونستم برطرفش میکردم
رومخ بودن بعضی آدما همه رو اذیت میکنه...:/
قطعا-_-
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
درباره من
خاطره ها گریه سازند
من دختری از جنس باد میدوم
مابین ثانیه ها و دقیقه ها
لبخند را رها نمیکنم
چون زندگیم را می سازد...
اما میسازم
فردایم را از جنس شادی
بهتر از قبل
زیبا تر از قبل...
Designed By Erfan Powered by Bayan