افکار،مادرم

یهو سرمو برگردوندم دیدم مامانم به یه نقطه خیره شده...اونقدر محو تَرک های دیوار روبه رو بود که چند بار که صداش کردم متوجه نشد...دستشو گذاشته بود زیر چونه ش و با انگشت سبابه دست دیگش داشت به سرش فشار می آورد...بالاخره متوجه شد صداش میکنم گفتم مامان به چی فکر میکنی؟گف به روزایی که رفتن...گفتم چطور بودن روزات؟گف زندگیمو دوس دارم،چون شما رو دارم،خوشبحال من که موفقیت و روزبه روز بزرگ شدنتونو میبینم

چقدر مهربونی آخه مامان...فازی فدای دل مهربونت...فدای افکارت که اینهمه ذهنتو مشغول کردن و ذره ذره خاطراتو مث بارون تو هوای ابری مغزت فرو میریزن...

#مادر_دوستت_دارم


دل آرام تو حیف است 
همان دل که خدا دادست
دل آرام تو حیف است 
که با دیگر دلان باشد
واقعا لذت بردم ممنونم
خواهش میکنم،کاری نکردم که
خدا آن حس زیبائیست که در تاریکی صحرا

زمانی که هراس مرگ میدزدد سکوتت را

یکی آهسته می گوید

کنارت هستم ای تنها

و دل آرام می گیرد . .
دل آرام تو حیف است 
همان دل که خدا دادست
دل آرام تو حیف است 
که با دیگر دلان باشد
:)

خدایی مادرا سه هیچ از بقیه جلو ان 
قدرشونو خیلی بدون
چشم خان داداش گل
ببخشید اینم یه شعر زیبا
خدایا تو می دانی ما را چه می شود و ما خود نمی دانیم که ما را چه می شود !پس تو نجاتمان بده ، ای آنکه بی آنکه بگویم شنیده ای
خیلی زیبااا
آخییی مامانا‌ خیلی عزیز و گلن 
خدا‌ حفظشان کنه و کمکمون کنه تا بتونیم سربلندشون کنیم

اره خیلی

ممنونم خدا مادر پدر تو ام برات نگه داره و موفقیتتو ببینن
سلام دنبال کنید
سلام:/
چه خشن،چشم
خوش اومدین:|
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
درباره من
خاطره ها گریه سازند
من دختری از جنس باد میدوم
مابین ثانیه ها و دقیقه ها
لبخند را رها نمیکنم
چون زندگیم را می سازد...
اما میسازم
فردایم را از جنس شادی
بهتر از قبل
زیبا تر از قبل...
Designed By Erfan Powered by Bayan