من و رژیم هرگز "ما" نمیشویم
خنده هایش بوی گذشته را میداد
دست های پینه بسته اش را به یاد می آورم
مژده ی گذشته را میداد
مژده ی سختی
سختی
سختی
سختی...
Üzülmedin mi kalbimi Çarpıp çıkarken?
Küçülmedin mi aşkla Verdiğin sözden cayarken?
ناراحت نشدی وقتی به قلبم ضربه می زدی و می رفتی ؟
کوچک و ذلیل نشدی وقتی زیر قولی زدی که با عشق داده بودی ؟
Nasıl bakıyorsun gözlerime Veda ederken
Ben çok üzüldüm
Sen üzülmedin mi?
چجوری به چشام خیره میشی وقتی داری خداحافظی می کنی؟
من خیلی ناراحت شدم
تو ناراحت نشدی؟
اومدم روستا
روستای مادری
قشنگه اینجا، خیلی وقت پیش اومده بودم خونه هنوز بوی غم میده
چه حس غریبیه که برا سالگرد مادربزرگم دور هم جمع شدیم
هر از گاهی با دختر خاله از خونه میزنیم بیرون
مادرم
مادرش
چشاشون سرخی خون
دلم براش تنگ شده برا مادر بزرگم تنها کسی که از بچگیم یادمه
یادمه چند سال پیش بهش گفتم مادر جان یه خاطره برام مینویسی؟گف من که سواد ندارم من میگم تو بنویس
گفت نوشتم
دیروز داشتم خاطرشو میخوندم
دلم برات تنگ شده مادر جان
حد اقل به خوابم بیا...
تا همون جوری بمونن!
من شانه زنم بر موی تو
تو شانه دهی دست دیگری
من پک زنم بر سیگارم
تو فندک روشن کنی
سیگار دیگری
من دست تو بگیرم
تو رو کنی بر بوسه ی دیگری
من خنده کنم بر تو
تو خنده کنی بر دیگری
من بگویم دوستت دارم
امروز برنامه این بود که چند نفری به همه لبخند بزنیم
به هر کس که دیدیم
مام اینکارو کردیم
ولی خیلی جالب بود
یه آقایی که یه سیگار گوشه ی لبش داشت با اینکه عصبی به نظر میرسید با مهربونی جواب لبخندمو داد
یه خانم پیر وقتی سبد سبزی هارو از دستش گرفتم و بهش لبخند زدم گفت خدا خیرت بده
یه پسر جوون وقتی بهش لبخند زدم برگشت گف ها چته کجام خنده داره
یا یه دختر جوون گف آبجی خنده هاتو عشقه
خلاصه که
میدوم مابین دقیقه ها و ثانیه لبخند را رها نمیکنم چون زندگیم را میسازد
شمام امروزو به همه لبخند بزنید
اگه دوست داشتید نتایجو برام کامنت کنین
مثلا یه فنجون قهوه
تو این هوای بارونی
چترتو برداری
بشینی رو پله ها
مثلا سوییچ ماشینو بگیری
بزنی بیرون
موزیکو پلی کنی
همراه باهاش فریاد بزنی
یا مثلا بری زیر بارون بدوی
جوری که همه جات خیس شه
یا مثلا گوشیتو برداری زنگ بزنی به نزدیک ترین دوستت
دوتایی بزنین به کوه
فقط داد بزنین و درداتونو جا بزارین
یا مثلا...؟!
بقیشو شما بگین
به قدری بیان خوب و صمیمیه که هی به خودم میگم
حیف اون یه سالی که بلاگفا بودم
حیییف
دختر کجا بودی تووووو

من دختری از جنس باد میدوم
مابین ثانیه ها و دقیقه ها
لبخند را رها نمیکنم
چون زندگیم را می سازد...
اما میسازم
فردایم را از جنس شادی
بهتر از قبل
زیبا تر از قبل...
-
آذر ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
فروردين ۱۴۰۱ ( ۳ )
-
اسفند ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
بهمن ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
دی ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
تیر ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
خرداد ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۵ )
-
فروردين ۱۴۰۰ ( ۴ )
-
اسفند ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
دی ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
آذر ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
مهر ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
مرداد ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
تیر ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
فروردين ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
اسفند ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
بهمن ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
دی ۱۳۹۸ ( ۵ )
-
آذر ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
آبان ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
مهر ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
شهریور ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
مرداد ۱۳۹۸ ( ۱۴ )
-
تیر ۱۳۹۸ ( ۶ )
-
خرداد ۱۳۹۸ ( ۱۹ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۱۷ )
-
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱۶ )
-
اسفند ۱۳۹۷ ( ۳۳ )
-
بهمن ۱۳۹۷ ( ۴۲ )
-
دی ۱۳۹۷ ( ۲۹ )
-
آذر ۱۳۹۷ ( ۹ )
-
آبان ۱۳۹۷ ( ۶ )
-
مهر ۱۳۹۷ ( ۸ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۳۴ )
-
مرداد ۱۳۹۷ ( ۳۵ )
-
تیر ۱۳۹۷ ( ۳۰ )
-
خرداد ۱۳۹۷ ( ۳۰ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۲۳ )
-
فروردين ۱۳۹۷ ( ۲۲ )
-
اسفند ۱۳۹۶ ( ۶۸ )