تاحالا شنیدید تو شهرای شمالی نروژ،شیش ماه شبه شیش ماه روز،فکرشو بکنید اگه آدم تنبلی باشید میتونید شیش ماه تموم بدون اینکه دلیل قانع کننده ای داشته باشید بخوابید و اگه کسی ازتون پرسید چرا؟با قاطعیت تمام بگید
-چون شبه،تو شب هم باید خوابید!🤗
یا اگه آدم شب بیداری هستید مثل من...تصورش خیلییی قشنگه که شش ماه تموم بتونم رو سنگ فرش های نروژ قدم بزنم و تو شش ماه با تموم آدمای شب گرد مثل خودم معاشرت داشته باشم،اینکه بتونم شش ماه بی وقفه به ماهی که هر شب هلالش قوی تر میشه زل بزنم و شاید من،بتونم تو نروژ دست خدا رو بگیرم...ستاره هارو شش ماه بی وقفه داشته باشم و بتونم با خیالاتم ازشون آویزون باشم و تاب خوران با خودم بخونم:
تاب تاب تاب بازی خدا منو نندازی اگه منو بندازی...بغل خودت بندازی...!
به این فکر کنید که برای یه تصمیم بزرگ تو زندگیتون فقط یک شب فرصت داشته باشید...این شمایید که اگه تو نروژ باشید میتونید شش ماه فکر کنید و در نهایت بهترین تصمیمو بگیرید...
دارم به این فکر میکنم...قدم زدن تو نروژ چقدر میتونه لذت بخش باشه وقتی هر وقت که دلت هوای آسمونو کرد بتونی رو همون سنگ فرش ها که با ریسه های طلایی رنگ تزئین شدن،بدون اینکه کسی ازت علتی بخواد دراز بکشی و زل بزنی و غرق بشی تو عمق تاریکی شهر...
با خودت زمزمه کنی
-دیوانه تر از من خودمم...!
یروزی میرم نروژ حتی اگه فقط شیش ماه از عمرم باقی مونده باشه😊🌟