پنجشنبه ۲۷ آذر ۹۹
در من کوچه ایست
که باتو در آن نگشته ام...
سفری ست
که باتو
هنوز نرفته ام...
روزها و شب هایی ست
که با تو به سر نکرده ام ...
و عاشقانه هاییست
که باتو
هنوز
نگفته ام . . .
در من حرفایی است که
هنوز نفس می کشند....
آرزوهایی که هنوز به انجام نرسیده اند
در من
و در کعبه من ، سجده ای است برای قامت تو
در من پاره ای از تو می تپد
و این جان نیمه جانم ازو زنده است
در من
و در رگهای من
خونی از احساس سبز تو چاری است
و شکوفه میزند همچون گلی سرخ
در من .........
در من تو و حس تو
هست هنوز و هنوز