خیالبافی منِ پسر

زیپ جامدادیش را باز کرد و گفت:"بردار،هر رنگی که بخواهی هست..."گفتم:" از یک پسر بعید است انقدر خودکار رنگی داشته باشد!"گفت:"شاید از یک پسر بعید باشد،ولی از یک پسر یا دختر کتابخوان بعید نیست".ابرویی بالا انداختم و گفتم:" چطور؟" لبخند زد و گفت:"همه ی کتاب ها که قرمز نیستند،گاه باید جملات را سبز کرد،گاه آبی،گاه مشکی،شاید در پایان، چند جمله ای هم سرخ شود:)"

ببین چند وقته دارم با آدرس غلط کامنتت میدم=]

لعنت خب!

خوب باش، خوب زندگی کن، هرجا هستی، هرکی هستی^_^

:)))
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
درباره من
خاطره ها گریه سازند
من دختری از جنس باد میدوم
مابین ثانیه ها و دقیقه ها
لبخند را رها نمیکنم
چون زندگیم را می سازد...
اما میسازم
فردایم را از جنس شادی
بهتر از قبل
زیبا تر از قبل...
Designed By Erfan Powered by Bayan