عاقا چه وضعشه هی میرید میرید میرید...عاقا غصه مون میگیره به جان خودتون:( تینا هم رف:( قبلش کاکتوس رف:( محمد جواد رف:( باز خوبه این دو تا هر از گاهی یه سری میزنن بهمون
انقد میرید آدم هوس میکنه بره محو شه تو افق:|
رفتم کلاس زبان وسط کلاس داشتم مانور میرفتم سر گیجه گرفتم افتادم بغل یکی از برو بچ...بیچاره سکته کرد😅بعدش که بهتر شدم یه شماره ناشناس شروع کرد فرت و فرت زنگ زدن ...دست هم برنمیداشت...تهشم یه پی ام داد گف:این شماره ی آقای صادقیانه؟:|من نمیدونم چرا انقد اشتباه گرفته میشم...اونسری هم یه آقایی منو با خانوم نمیدونم اکبری بود کریمی بود چی بود اشتباه گرفته بود...در ادامه دوستم که بغل دستم نشسته بود چشاش پر شد بغض کرد اصن یه وضی...گفتم چته خب...میگه شکست خوردم😔گفتم چرا؟گف عشقم بهم گف فلان فیلمو دانلود کن منم گفتم نمیکنم اونم گف اه برو بابا منم گفتم برم دیگه نمیاما اونم برگشت گف برو...مرض داری؟میخوای شکست بخوری چرا خودت ول میکنی میری...اصن یه وضی
خیلی لذت بخشه اصلا تو این داستانا نیستم😅عشق و عاشقی رو میگم...دوستِ پسر دارم..ولی دوس پسر ندارم😂
پ.ن:به قول خودمون ترکا:اعصاب معصاب یوخدی:/
پ.ن:وجدانا نرید دیگه:(