شنبه ۱۹ اسفند ۹۶
دلم هوای بارانی را کرده بود که جدایی را به یادم نیاورد
بارانی که با قدم زدن در حوالی قلب گرفته ام
چتر غصه ام را باز نکنم
سبک شوم
زنده شوم
بخندم
قلبم در های قفل شده اش را به چشمانم بگشاید
و من تمام خاطرات بد ذهنم را به چشمانم راه دهم
روز موعود برسد و خاطرات پر از غم و غصه ام یکبار برای اخرین بار از جلوی چشمانم گذر کنند و من...
بگریم
اشک شوق بریزم
خداوند هم بارانش را شدت دهد
باهم بگرییم
باهم بخندیم