پنجشنبه ۱۷ اسفند ۹۶
چالش #لبخند_یادت_نره اجرا شد
البته نوبت صبحش
شاید دوساعت بعدم باز رفتم
خیلیییییییییی خوب بود
یه پسر بچه وقتی منو در حال اینکار دید
گف خاله منم باهات بیاااام
خلاصه که دوتایی تو خیابونا میدویدیم و هر کی اخمو بود بش میگفتم لبخند یادت نره و بهش لبخند میزدیم
فوق العاده بود
همه اولش یکم تعجب میکردن و بعدش که حالیشون میشد لبخند میزدن و میخندیدن
واااااااااای چقدر پیر مردا خوبننننن
کلی باهامون حال کردن و خندیدن
بعدش رفتیم یه گوشه تو یه کافه خودمونی نشستیم و برا هم تعریف کردیم
بهترین اکیپ دوازده نفره رو تجربه کردم
پ.ن:حال دلتون خوب با چاشنی لبخند;-)
پ.ن:اقا فرهاد انگار میخوان وبلاگو حذف کنن از همین تریبون خواهش میکنم نرن
پ.ن:موسیقی شاد با یه لیوان نسکافه براتون تجویز میکنم😉