یس😎

داشتم تو خیابون راه میرفتم 

گله رو دست یه خانومی دیدم 

چون عاشق گل زرد هشتم یهو کنترلمو از دست دادم داد زدم:

واااای رز زرد😌😱

خانومه یه نگا به من که دستمو گذاشته بودم رو دهنم کرد

یه نگا به شاخه گل دستش کرد

گف انقد ذوق داره؟بیا مال تو

منم بی هیچ تعارفی ازش گرفتم و صحنه را با صورتی خجالت زده ترک مردم

ولی عاشقشم😭😭😭😍😍😍😍💛💛💛💛

به وقت پنج اردیبهشت

امروز داشتم کانالامو چک میکردم دیدم هر جا رو نگا میکنی نوشتن اردیبعشق فلان و اردیبعشق بهمان...حالا بگذریم که همون اردیبهشت بهتره ولی اردیبعشق داره براتون دست تکون میده و میگه هللو مای فرند😻

فردا تولد یکی از رفقاست و من هیچ فکری نکردم برا کادو تولدش و کلی کار ریخته رو سرم و نمیدونم باید چیکار کنم واقعا😓

پیشنهادتون چیه برا کادوش؟؟!!!!

حالا دارم آماده میشم که برم به کلاس زبانم برسم ولی اصلا حسش نیس...کلا از وقتی بهار اومده حسش نیس🙄...چیکار میشه کرد 

راستی بهتون گفتم که پیکسل سفارش دادم؟قرار بود امروز برسه عااااا اما نرسید😟با کلی ذوق و شوق رسیدم خونه به امید اینکه پیکسلام رسیده باشن اما مامانم گف بیخود شاد نباش نرسیدن😑کل ذوق و شوق و خوشحالیم ریخت بعدشم پدر و مادر گرامی بنده را تنها گذاشته و پاشدن رفتن تبریز🚶

حالام منتظر خواهر گرام از دانشگاه تشریف بیارن که من تشریف ببرم 

این چند روزه کلی درس داشتم اصلا نتونستم به کارای اضافه م از جمله نقاشی و کتاب و نوشتن برسم...درس،خواب،درس،خوراک،درس😐

اینم بگم که یه نقاشی جدید شروع کردم که خیلی نصفه کاره س 

با آبرنگه...خلاصه که اگه تونستم تمومش کنم(اگه وقت شد) براتون عکسشو میزارم که نظر بدید

البته میدونم که همتون خواهید گفت:واااای چه قشنگهههه😍😍😍😍

اینم که اعتماد به نفسم خیلی بالاس رو قبول دارم😊(صدای اووووووووه حضار)

جمعه صبا دوستم قراره مقالشو ارائه بده و منم میخوام برم ببینم ارائشو...بالاخره دیگه😀

شنبه هم خودم کنفرانس زبان دارم که خاک بر سرم شد چون یکشنبه ش سه تا امتحان سختتتت و جان فرسا دارم😓😓😓

عجب کار تو کاری شداااااا...کاش این دو هفته زودی تموم شه که یکم افکارمان را آسوده و مشغول نوشتن شویم

پ.ن:کلی انرژی مثبت بفرستید براااااام😍😍😍

پ.ن:براتون یه ساعت پیاده روی که بعدشم برید بشینید یه گوشه تو یه پارک و چایی بزنین تو رگ تجویز میکنم😎

به وقت یک اردیبهشت

عجب روزی بود برام...پر از خنده و ذوق و شادی و خوش گذرونی و خبرای خووووب

اول از همه که سالروز سهراب سپهری عزیزه که خیلی ذوق کردم بابتش بعدشم که میلاد حضرت ابوالفضل(تبرییییییک😍😍😍)

و اینکه امروز با بروبچ رفتیم اردو و تا حد مرگ جنب و جوش کردیم و خندیدیم و الان هممون پر از خستگی هستیم

_البته اینم بگم که بلا فاصله بعد از اردو مجبور شدم برم کلاس زبان و خسته تر شدم😒


کلی از دوستای دوران طفولیت(دبستان) ام رو دیدم و فقط بغلشون کردم😭😭😭😭وای که چقد دلم براشون تنگ شده بووووووود😢

رسیدم خونه و وقتی یه سر به فضای مجازی(حالا همون تلگرام) زدم دیدم پیکسلایی که سفارش داده بودم همشون آماده شدن و دوشنبه میرسن به دستم و عای عَم وِری وِری ذوق مرگ😂😁😍😍😍🎊🎊🎊💃💃💃

پ.ن:بارون میباره اینجا...یه فنجون نسکافه با چاشنی صدای بارون براتون تجویز میکنم😊

پ.ن:موسیقی بی کلام خیلی خوبه هاااا...من تازه پی بردم به اوج خوب بودنش😅

پ.ن:کتاب "و کسی نماند جز ما" رو هم اگه تونستین حتما بخونین🎈


پ.ن(قول میدم اخری):اینارم خواهرم برام خرید و کلی ذوق مرگم کردددددد مخصوصا اون دفترهههه😭😭😭😭😭

۱ ۲ ۳
درباره من
خاطره ها گریه سازند
من دختری از جنس باد میدوم
مابین ثانیه ها و دقیقه ها
لبخند را رها نمیکنم
چون زندگیم را می سازد...
اما میسازم
فردایم را از جنس شادی
بهتر از قبل
زیبا تر از قبل...
Designed By Erfan Powered by Bayan