Lovely time,just imagine

تا به حال به این فکر نکرده بودم که چقدر می تواند حالم را بهتر کند،از او پرسیده بودم چی می کند و گفته بود به تو می اندیشم و او هم گفته بود که کجا را می نگرم...گفتم آسمان را...کنارم نشست،آرامشی عمیق وجودم را فرا گرفت،یک لحظه حس کردم که از تصوراتم خارج شده و حقیقی در آغوش گرفته مرا...گفت:مرا پیدا کن...

سکوت کردم و فقط نگاه کردم،ستاره ای در اسمان نبود،چشم هایم را بستم و دوباره باز کردم،چشمک میزد،با دست نشانش دادم و گفتم:یک ستاره می بینم،وتو همان تک ستاره ی زندگیم شده ای:)

بوسه ای بر پیشانیم نشاند،آرام کنار گوشم زمزمه کرد:کور شده ام،جز تو نمی بینم:)

سلام :)
اینم خودت نوشتی ؟
سلام
بله
شنبه ۱ تیر ۹۸ , ۲۳:۴۴ حـ . آرمان (استاد بزرگ)
سلام یادم رفت 😅
علیک سلام
سلامتی
گذران زندگی و سختی درس و کار و غیره و ذلک
به سلامتی ایشالا:/
شنبه ۱ تیر ۹۸ , ۲۳:۴۲ حـ . آرمان (استاد بزرگ)
متن خیلی قشنگی بود
:)
خیلی ممنون:)
سلاام
حالتون چطوره اقای آرمان:)
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
درباره من
خاطره ها گریه سازند
من دختری از جنس باد میدوم
مابین ثانیه ها و دقیقه ها
لبخند را رها نمیکنم
چون زندگیم را می سازد...
اما میسازم
فردایم را از جنس شادی
بهتر از قبل
زیبا تر از قبل...
Designed By Erfan Powered by Bayan