یکم عجیب شدم

امتحان ریاضی خوب بود،البته باید بگم عالی بود،زیادی عالی بود،وقتی برگشتم خونه ترجیح دادم وقتمو برا خوندن و فکر کردن روی نمایشنامه ی جدید بزارم،یجورایی این روزا یه طور عجیبی میگذرن،بیشتر از قبل احساسات عجیب و غریبم به سراغم میان که میتونم به خودم بقبولونم زیادی هم بد نیستن

یاد گرفتن اینکه زندگی تو گذشته بیشتر از هرچیزی آزارت میده میتونه از بزرگترین درسای زندگیم باشه

زندگی خوب میگذره

با چاشنی کتاب و فیلم بهترم میشه البته اگه بتونم بپذیرم حالم خوبه و خوب میمونه

راستشو بخواین،یجورایی احساسات عجیب و غریبم دارن بهم غلبه میکنن

شاید دلم بخواد خودمو رها کنم بین موجی از عجایب قلبیم!


بعدا نوشت:کتاب "یک بعلاوه یک"  از "جوجو مویز" رو هم خوندم...بنظرم خیلی جذاب بود!

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
درباره من
خاطره ها گریه سازند
من دختری از جنس باد میدوم
مابین ثانیه ها و دقیقه ها
لبخند را رها نمیکنم
چون زندگیم را می سازد...
اما میسازم
فردایم را از جنس شادی
بهتر از قبل
زیبا تر از قبل...
Designed By Erfan Powered by Bayan