خانه خراب

ایهام میخواند،من غرق در افکارم که غرق در پیچیدگی های مغزم،گوشه از مغزم پر از دیالوگ هایی که درک میشن و من هم دختری که زانو هایش را به آغوش کشیده گوشه ای چین خوردگی های مغزش نشسته و لبخند میزند و میخواند:

به گل نشسته ای به یاد ساحلم...!

دلتنگتم،دلتنگ تویی که حتی وقتی نیستی بد جور هوای هوا داریت میپیچه لای موهام،دیشب خیلی سخت گذشت،همه بودن...اما تو نبودی

جات بدجور خالیه،این منم؟منی که با دست خودم اون رضایت لعنتی رو دادم و الان با وجود تمام بدحالی هایی که دارم با جون و دل تحمل میکنم،با تمام تنهایی هایی که حس میکنم از کاری که کردم،از امضایی که زدم پشیمون نیستم! باور نمیکنم که این من باشم!



*منتظرتان!می مانم حتی اگر دریا هم از انتظار باران خسته شود!


عکسنوشت:ماهِ دیشب کامل بود و کهکشانی از ابر ها دورش!

چه غریبانه زیبایی ماهِ من!:)

آره من توی پارک بودم اینطوری بود ماه
قشنگ بود:)
جمعه ۵ مرداد ۹۷ , ۱۶:۵۰ بـہـنامــ B҉N҉
مثل این که این آهنگ ، شما رو هم درگیر کرده :(((
داغون شدم باهاش 😔😔😔
داغون کننده س واقعا
دیشب اصلا خوب نبود ...
نه خوب نبود..
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
درباره من
خاطره ها گریه سازند
من دختری از جنس باد میدوم
مابین ثانیه ها و دقیقه ها
لبخند را رها نمیکنم
چون زندگیم را می سازد...
اما میسازم
فردایم را از جنس شادی
بهتر از قبل
زیبا تر از قبل...
Designed By Erfan Powered by Bayan