چهارشنبه ۲ خرداد ۹۷
چندی دل من خسته شد از نبود تو
دل به دریا زد و سر داد فریاد تو را
خواندی و شنیدی و سکوت کردی اما
به من عاشق دلسوخته بد کردی تو
چندی دل من خنده ی عشقم را خواست
دل به دریا زد و سر داد فریاد تو را
خنده کردی،خنده کردم،دل ببردی اما
به من خسته شده دل که نمی دادی تو!
گفتمت عاشقتم،دلبر من،جانک من
گفتی که کارم میدهی اخر به دستم ،چه کنم؟
گفتمت این دل بی منطق من نیست مگر عاشق تو؟!
اخر این قلب چه ارزد که به دستم ندهی
اخر این قلب چرا هی شکنی هی شکنی هی شکنی این را تو؟!